كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





استاد در بحث عوامل تربیت، روى عواملى تکیه دارد که ماهیت دینى داشته و اسلام روى آنها به عنوان امورى که تأمین کننده رشد بایسته انسان در بعد عقل و اراده هستند،۷۷ تأکید کرده است. شهید مطهرى قائل به تعدد عوامل تربیت است و آن را برخاسته از تنوع ابعاد شخصیتى قابل رشد درانسان مى داند و تأکید مى ورزد که یک عامل نمى تواند غنچه هاى مختلف وجود انسان را به شکوفایى برساند.۷۸ ییکى دیگر از ویژگى هاى مطالعات استاد در بخش شناسایى عوامل برانگیزاننده در جهت رشد انسانیت، این است که همزمان با طرح هر عاملى، تبیین مفهوم، حوزه کاربرد و تعامل آن با دیگر عوامل نیز به مطالعه گرفته مى شود. عواملى که ریشه در قرآن دارند و توسط استاد شهید به بحث گرفته شده اند، عبارتند از: الف. تفکر و تربیت تعقل و تفکر که از عوامل اصلاح و تربیت نفس به حساب آمده۷۹، عبارت است از فکر منظم درباره مسائل کلى که در طى آن، انسان از مقدمه اى نتیجه اى مى گیرد.۸۰ جریان تفکر وقتى ممکن است که علم و آ گاهى در کار باشد.۸۱ اگر انسان تفکر کند و اطلاعاتش ضعیف باشد مثل کارخانه اى است که ماده خام ندارد یا ماده خامش کم است یا محصولش کم خواهد بود، تحصیل علم به منزله تحصیل مواد خام است، و تفکر، استنتاج، تجزیه و تحلیل است. امام کاظم(ع) به هشام مى فرماید: یا هشام ثمّ بیّن ان العقل مع العلم. پس خداوند به روشنى بیان کرده که خرد آن گاه کارساز است که دانش در کار باشد. سپس امام به این آیه استدلال مى نماید: (و تلک الامثال نضربها للناس و مایعقلها الا العالمون) عنکبوت/۴۳ و این ها مَثَل هایى است که براى مردم مى زنیم و تنها دانشمندان توان تعقل درباره آنها را دارند.۸۲ علم آموزى که ریشه در فطرت و حس حقیقت جویى دارد، مورد عنایت قرآن است و قرآن در نخستین آیاتى که به پیغمبر وحى شده از تعلیم انسان سخن مى گوید: (الذى علّم بالقلم. علّم الانسان مالم یعلم) (علق/۴ ـ ۵) و فطرت انسان ها را گواه مى گیرد به برترى دانشمندان بر جاهلان: (هل یستوى الذین یعلمون و الذین لایعلمون)(زمر/۹) و پیامبر(ص) را به عنوان معلم قرآن و حکمت، به بشر معرفى مى نماید (هو الذى بعث فى الامّیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه) جمعه/۲ تحصیل بعض دانش ها واجب عینى است، مانند معرفت خدا، ملائکه، کتب آسمانى و دانش هایى که مقدمه ایمان یا از شرایط ایمان است، یا از باب مقدمه واجب، واجب است، مانند علم اخلاق که مقدمه تزکیه است. آن گاه که واجب هاى کفایى همچون پزشکى، تجارت و… را در نظر بگیریم دایره دانش هایى که باید فرا گرفته شوند توسعه پیدا مى کند. هدف معلم باید این باشد که قدرت ابتکار و تفکر را در متعلم زنده نماید.۸۳ (على(ع) مى فرماید: العلم علمان، علم مطبوع، و علم مسموع، و لاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع.)۸۴ علم مطبوع یعنى آن علمى که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه مى گیرد، علمى که انسان از دیگرى یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص است.)۸۵ دانش و آگاهى هاى مربوط به حوزه هاى مختلف، وقتى زمینه ساز ابتکار و تعقل است که عقل و خرد آزاد و رها از قید و بندهاى روحى و خصلتى، وجود داشته باشد وگرنه حرکت تکاملى وابسته به تعقل شکل نخواهد گرفت. شهید مطهرى زمینه ها و پیامد اسارت عقل را همراه با عوامل رهایى عقل و حوزه هاى کار برد آن، در پرتو هدایت قرآن این گونه مورد مطالعه قرار داده است: (بین دل که کانون احساسات و عواطف است و عقل که کانون مشاعر و ادراکات است ارتباط و پیوستگى برقرار است. از دل، محبت و آرزو و میل و عاطفه برمى خیزد، و ازعقل، فکر و منطق و استدلال سر مى زند. اگر بخواهیم عقل را در کار فکر و منطق آزاد بگذاریم، باید میل ها و عواطف نیک و بد خود را تحت نظر بگیریم.)۸۶ عمل که حوزه و منطقه احساسات، تمایلات و شهوات است، در دایره عقل عملى قرار دارد، به همین دلیل وقتى این امور از اعتدال خارج مى شوند در برابر فرمان عقل، فرمان مى دهند و براى نداى عقل حکم پارازیت را پیدا مى کنند،۸۷ و در مرکز دستگاه تشخیص، بینش و تدبیر بشر، یعنى نیروى عقل، اختلال به وجود مى آورند. بر این اساس، این امور به عنوان بزرگ ترین دشمن شناخته شده اند، زیرا به مرکزى دسترسى دارند و آن را خراب مى کنند که هیچ دشمنى به آن دسترسى ندارد.۸۸ از سویى نیروى خیال که پیرو تمایلات و آرزوهاى پنهان در ضمیر انسان است، هر چیز را آن گونه زینت مى دهد و نقاشى مى کند که مطابق آرزوهاى انسان باشد و زمینه سرگرمى او را فراهم آورد،۸۹ قرآن مى فرماید: (زیّن للناس حبّ الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضّه و الخیل المسوّمه و الأنعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا) آل عمران/۱۴ در این آیه از امور مورد علاقه آدمى در دنیا نام برده شده: زن و فرزند، پول انباشته طلا و نقره، اسب هاى عالى، چهارپایان و کشت و زرع. آیه دلخوشى، سرگرمى و راضى بودن به این امور و غفلت کردن از ماوراى اینها را مورد مذمّت قرارمى دهد، این علایق، توجه آنها را به خود گرفته اند، آنها خیال مى کنند دوست داشتنى غیر از اینها نیست، حد فکر و سطح بینش اینها تا این اندازه است (ذلک مبلغهم من العلم) (نجم/۳۰) آن چیزى که مذموم است، سرگرم شدن به این امور و غافل ماندن ازخدا و آخرت، توقف بر دنیا و پایین بودن سطح فکر است.۹۰ قرآن مى گوید: (عده اى چشم دارند و نمى بینند، گوش دارند و نمى شنوند، دل دارند و فهم نمى کنند) مقصود این است که در آنها حالات و صفاتى روحى موجود است که اثر عقل و دانش را در آنها خنثى کرده است، در آنها میل به تقلید از روش پدران و مادران است، تعصّب و حمیّت و لجاج دارند، منافع مادى و مطامع دنیوى شان به آنها اجازه نمى دهد که در برابر حق تسلیم شوند.۹۱ البته قرآن این واقعیت را قبول دارد که عقل در بند زندان تمایلات و خیالات نیز روشنایى دارد و گاه گاهى با پرتوى ازخود، فضاى زندگى اهل باطل را روشن مى کند، ولى این روشنایى بسیار گذراست: (مثلهم کمثل الذى استوقد ناراً) (بقره/۱۷) مَثَل اینان مَثَل آن مردمى است که در بیابان هیچ وسیله روشنایى ندارند، آتشى را روشن مى کنند تا سود برند، ناگهان بادى مى وزد و آن را خاموش مى کند. منظور از آتش و نور همان نقشه هاى فریبکارانه گروه پیروان باطل است، نه نور حق. فکر انسان [گمراه] هر چه باشد براى او نور و روشنایى است و او را چند قدمى جلو مى برد، ولى دوام ندارد، درعین اینکه مختصر است و روشنایى کمى دارد به سرعت خاموش مى شود و آنها درتاریکى مى مانند: (ذهب اللّه بنورهم و ترکهم فى ظلمات لایبصرون)۹۲ (اسارت عقل به این است که خواهش هاى دل طغیان کند و زنجیرهایى از هوا و هوس ها، از تعصب و تقلیدها، براى آن بسازد، قرآن در وصف رسول اکرم مى فرماید: (… و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التى کانت علیهم)(اعراف/۱۵۷)، بار سنگین و زنجیرها که بر آنهاست از آنها بر مى دارد، این بار سنگین و زنجیرها همان هاست که بر عقل و روح مردم بوده است و دست تواناى رسول خدا آنها را برداشت.)۹۳ (قرآن اساسش بر مذمت کسانى است که اسیر تقلید و پیروى از آباء و گذشتگان هستند و تعقل و تفکر نمى کنند تا خودشان را از این اسارت آزاد کنند، هدف قرآن از این مذمت، تربیت است.)۹۴ استاد براین باور است که براى آزاد سازى خرد و عقل و رشد تعقّل، راه ها و عوامل زیر مؤثر و قابل استفاده هستند: ۱. فعالیت وکار: انسان تلاشگر روان سالم دارد و کمتر بر بال خیال سوار مى شود و کمتر به آرزوهاى دور و دراز و نامعقول مى پردازد.۹۵ (گذشته از اینها کار، موجب سرگرمى فکرى است، یعنى فکر انسان متوجه اصلاح کار خویش است و این به نوبه خود دو نتیجه دارد; یکى اینکه دیگر مجال براى فعالیت قوه خیال و هوس هاى شیطانى باقى نمى ماند. دیگر اینکه فکر انسان عادت مى کند که همواره منظم کار کند، از پریدن از یک شاخه به شاخه دیگر خلاص گردد.)۹۶ ۲. عبادت: دومین عامل عبادت است که ازطریق آن اراده آدمى بر خواهش هاى نفسانى و حیوانى پیروز مى گردد و بر قوه متخیله خویش ولایت و ربوبیت پیدا مى کند و آن را برده و مطیع خود مى سازد به گونه اى که دیگر نتواند مزاحم روح باشد، آن گاه که طبق سائقه فطرى خداخواهى میل بالا کند.۹۷ ۳. تقوا: تقوا ازماده (وقى) به معناى نگهدارى است. اینکه انسان در یک حالى باشد که بتواند خود را نگهدارى کند از آنچه نزد خداوند بد است. قرآن مى گوید: اگر متقى واقعى باشید دو اثر دارد… خاصیت دوم تقوا این است که به روشن بینى مى افزاید (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً) (انفال/۲۹) زیرا تقوا صفاى روح مى آورد و آن تیرگى هایى را که باعث مى شود انسان از روشن بینى هاى ویژه اش استفاده نکند، از بین مى برد.)۹۸


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:عوامل سازنده تربیت, ] [ 7:47 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 152
بازدید دیروز : 87
بازدید هفته : 239
بازدید ماه : 536
بازدید کل : 161822
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك